چالش های زندگی را یکی یکی رد میکنی ، از بلندی به پستی ، از آب به خاک و از کودکی به بزرگسالی. به میانسالی که میرسی اگر بخواهی ریشه ها را پیدا کنی ناگریز به خانواده سر باید بزنی ، آنجا که احساسات تو چهمفید و چه مضر شکل گرفته ، کودکی ات ، اکنون درد دارد رویارویی برای اصلاح آنچه حالت را در میکند ، اگر هی در فرار باشی ، تسلیم بشی ، یا حمله کنی ، ممکن هست مسکنی در کوتاه مدت باشد ولی دردت را فزونی میبخشد ، یکبار برای همیشه باید با دردت ایستادگی کنی ، به استقبالش بروی ، سالها به اشکال مختلف سعی کردی نادیده اش بگیری ولی او تو را رها نکرد ، تو بی دردت معنایی نخواهی داشت ،بی رنجت تهی خواهی بود . رنجت را آغوش بگشای