القصه در هنگامه ای نه چندان آشنا از برای یاران موافق به وادی ای رسیدیم نه چندان نامیمون ولی چون طفلی پر مزه ! این وادی امتحانات پایان ترم است که از برای بر هم زدن آسایش شماس ولیک ما از اون بیدهاش نیستیم که با چنین بادهای چُسکی بلرزیم ، ما خاطره ها از روز های سختی داریم که کسی را تاب ماندن نبود ولی هر چند که ما هم به فنا میرفتیم ولی از برای قُمپز در کردن خوب است . بهر روی امتحانکی داریم و کنون بدلیل کهولت سن و حافظه ای نه چندان قابل اعتماد به استری دچار گشتیم ، ولی وختی که نمیشود ، وللللللللللش کن