جمشید سیبیل

کلن محتویات برای جمشیدسیبیل و فرزاد محفوظ

جمشید سیبیل

کلن محتویات برای جمشیدسیبیل و فرزاد محفوظ



هوا به گونه ای دیگر می نمود ، رنگ ها دیگر رنجش نمیداد ، سایه هایی بنام فکر و خیالاتی به اسم خاطرات در گوشه میدان انتظار مسافری را میکشیدند برای سفر به ناکجاآباد .

 با کدامین باد خواهیم رفت ؟

 از میان نشیب دره ها

 سر بر کدامین سنگ خواهیم نهاد ؟

غمین مباش 

آنچه آمده س روزی 

باز خواهد گشت

تو بدان

روزی تمام میشویم 

دنده ات را خلاص کن

جمشید خوابید . نقطه تمام